مواضع متناقض ایران در مقابل سوریه

به وسیله احسان سلطانی

روز دوشنبه 29 آگوست خبرگزاری رویترز خبری را با عنوان «هشدار ایران به ناتو دربارۀ باتلاق سوریه » منتشر نمود.در این خبر آمده بود:«دولت جمهوری اسلامی ساعاتی پیش در 28 اوت 2011 به ناتو اخطار داد در صورت اقدام نظامی در برابر حکومت بشار اسد ، ناتو مسئول هرگونه تنش در منطقه می باشد ، همچنین جمهوری اسلامی بار دیگر همبستگی سیاسی-نظامی خود را با حکومت سوریه اعلام کرد.»

البته این موضوع در رسانه های رسمی جمهوری اسلامی منتشر نشد و مقامات رسمی ایران هنوز در برابر این خبر عکس العملی از خود نشان نداده اند.انتشار این خبر در حالی بود که رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت امور خارجه ایران  روز یکشنبه 28 آگوست در مصاحبه با یکی از سایت های داخلی نزدیک به علی لاریجانی گفته بود «دولت بشار اسد باید به خواست مردم خود احترام بگذارد و در برخورد با معترضان خویشتنداری کند» . از سوی دیگر عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس ایران روز چهارشنبه در پاسخ به سوال خبرنگاران گفت : «واقعیت این است كه حمایت مطلق ما از سوریه كار درستی نبود. چراكه مردمی كه در این كشور علیه حكومت تظاهرات می‌كردند مردم متدینی بودند و حركت‌های اعتراضی خود‌جوش بود.»

تعدیل اظهار نظرهای مقامات دولتی ایران در حالی بود که روزنامه صبح صادق وابسته به سپاه پاسداران در سرمقاله خود با عنوان  «موضع جدي ايران در برابر حوادث سوريه» نوشت: « چنانچه مقامات تركيه بر ادامه مسير فعلي (در برابر سوريه) كه منجر به تنش هاي بيشتر و واگرايي مي شود اصرار ورزند تا آنجا كه ايران ناچار شود ميان تركيه و سوريه يكي را انتخاب كند، منطق منافع راهبردي و شناخت ايدئولوژيك، ايران را به سوي انتخاب سوريه سوق خواهد داد. چه خوب است مقامات تركيه اين ضرورت ايراني را درك كنند و با پيش گرفتن رفتاري هوشمندانه و آينده نگرانه مانع از رسيدن ايران به نقطه ناگزير شوند.       نويسنده اين مطلب درباره رابطه ايران و سوريه هم مي نويسد: «همه دنيا از نوع روابط ايران با سوريه آگاه است و ايران هم نبايد آن را پنهان نگه دارد. ضمن اينكه مسايل سوريه پيوند جدي با منافع ايران دارد. از نگاه ايران، حكومت سوريه در حال حل و فصل مشكلات است و چنانچه دخالت هاي خارجي قطع شود حكومت قادر است وضعيت را به حالت عادي برگرداند و چنانچه تركيه واقع بينانه تر به موضوع نگاه كند، جانب حكومت سوريه را مي گيرد. تعامل ايران و تركيه از اين زاويه مي تواند نتايج رضايت بخشي را به دنبال داشته باشد تا آنجا كه قادر است جغرافياي گسترده اي را در منطقه تحت پوشش قرار دهد و آنقدر به پيش رود كه آمال تركيه از اين طريق تحقق پيدا كند.»

از سوی دیگر سایت نزدیک به علی لاریجانی مطلب مهمی را با عنوان «درسوگ فرزند جوانم بشار اسد» منتشر نمود که نشان دهندۀ ناامیدی تحلیلگران سیاسی ایران از بقای اسد بود ،این مقاله نشان می داد که جمهوری اسلامی  به سقوط اسد یقین کرده است.نگارنده می نویسند: واقعیت های میدانی در سوریه نیز نشان می دهد که بشار اسد علیرغم دادن امتیازات فراوان به رهبران اپوزیسیون نتوانسته بحران داخلی سوریه را مهار کند. علت این امر این است که جبهه مقابل دولت بشار اسد به لحاظ سیاسی، اجرائی، اطلاع رسانی و مالی بسیار قدرتمندتر از جبهه داخلی ومنطقه ای دولت سوریه است.بشار اسد تنها کمتر از نیمی از لبنان را به همراه دارد و در داخل سوریه ارتش قدرتمند وی نیز به تدریج دچار فرو پاشی می شود.ارتش سوریه از دو طایفه سنی وعلوی تشکیل شده که علوی ها در راس هرم ارتش قرار دارند در حالی که سنی ها اکثریت بدنه نیروهای مسلح را تشکیل می دهند.اخیرا میان دو طایفه موجود در نیروهای مسلح شکاف شدیدی بروز کرده زیراهر روز تعداد زیادتری از سربازان، درجه داران وافسران ارتش سنی مذهب به شورشیان سوریه می پیوندند.وجود شکاف میان نیروهای مسلح سوریه که تنها تکیه گاه بشار اسد تلقی می شوند شرایط سیاسی واجتماعی دشواری برای رئیس جمهوری جوان سوریه بوجود آورده است.عربستان و گروه 14 مارس لبنان که بطور آشکار و پنهان در حوادث داخلی سوریه دخالت دارند گروه های سنی شاغل در دولت و نیروهای مسلح را با دادن وعده هائی به جدا شدن از دولت علوی سوریه تشویق می کنند.لذا به نظر می رسد که اصلاحات سیاسی بشار اسد نخواهد توانست به برون رفت سوریه از بحران فعلی کمک کند.نویسنده این مقاله در سایت نزدیک به علی لاریجانی چنان می نویسد که گویی از سقوط اسد یقین حاصل نموده است در همین راستا می نویسد:سناریوی پیش رو برای سرنگونی دولت بشار اسد عبارتند از اعمال تحریم های شدیداقتصادی، بلوکه کردن دارائی های سوریه در خارج، اخراج سفرای سوریه در کشورهای مختلف ، اعمال منطقه پرواز ممنوع در سوریه و سرانجام مشارکت چند کشور در سازماندهی یک حمله نظامی محتمل علیه سوریه خواهد بود.اما در صورت انجام یک حمله نظامی علیه سوریه بشار اسد در نهایت چه گزینه ای را ممکن است انتخاب کند؟قطعا بشار اسد در نهایت مجبور خواهد شد که به اصطلاح ” کافه را به هم بریزید” وبحران داخلی را به همه کشورهای منطقه حساس خاور میانه گسترش دهد.گزینه فرا روی بشار اسد اینست که با رژیم صهیونیستی وارد درگیری نظامی مستقیم شود تا برخی جنبش های اسلامی وکشورهای منطقه را وارد این نبرد کند.هر چند ممکن است بشار اسد در نهایت بازنده این جنگ احتمالی باشد اما حد اقل کلید طلائی خاور میانه را در اختیار آمریکا ورژیم صهیونیستی قرار نخواهد داد.سر نگونی احتمالی بشار اسد رئیس جمهوری جوان سوریه قطعا جراحت سنگینی بر پیکرشیعیان وعلوی های منطقه ایجاد خواهد کرد که این جراحت بزودی التیام نخواهد یافت.»

مطابق آنچه گذشت نوعی سردرگمی و در نهایت یاس و نا امیدی بین مسئولین جمهوری اسلامی و تحلیل گران وابسته به رسانه های دولتی نسبت به سرنوشت سوریه می توان یافت و  اینکه  جمهوری اسلامی ایران هنوزموضع مشخص و ثابتی در مورد تحولات سوریه از خود نشان نداده است از این رو خبر رویترز و عدم اتخاذ هرگونه عکس العملی از سوی مسئولین نظام قابل تامل است .بسیاری از آگاهان و ناظران سیاسی بر این عقیده اند که در صورت حمله ناتو به سوریه و بروز یک جنگ تمام عیار در سوریه ایران به صورت رسمی دست به سکوت خواهد زد ولی به صورت غیر رسمی اقدام به ناامن کردن منطقه می نماید تا موازنۀ قدرت به راحتی پس از سقوط اسد به سود برخی دولت های منطقه از جمله عربستان و ترکیه تغییر نکند.