نامۀ گلپور: بازی اطلاعاتی و تنفس مصنوعی به حاکمیت؟

احسان سلطانی
 
تاریخ انتشار: ۰۵ آذر ۱۳۸۹, ساعت ۱۶:۴۹

اخیرا رضا گلپور نویسنده کتاب “شنود اشباح” نامه ای خطاب به اسفندیار  رحیم مشایی نوشت که این نامه تحت عناوینی چون ” افشاگری بیسابقه در خصوص  رحیم مشایی ” بازتاب گسترده ای در رسانه های خبری داخلی و خارجی  داشت.گلپور در این نامه مشایی را متهم به جرایم تكان دهنده ای در واحد  اطلاعات سپاه می كند ادعاهای سنگینی درباره سوابق مشایی قبل و بعد از  انقلاب و همچنین اعضای خانواده وی مطرح می كند. در قسمت دیگری از این متن  همچنین به محمدرضا رحیمی، سوابق وی قبل از انقلاب، ادعاهای اخلاقی و  بستگان وی پرداخته و ادعاها و اتهاماتی را نیز در خصوص معاون اول احمدی  نژاد طرح کرده است.

    رضا گلپور چمرکوهی با نگارش کتاب حجیم “شنود اشباح” در سال 1381  جنجال‌های رسانه‌ای زیادی را ایجاد کرد، در اصل این کتاب در سال 83 و با  دو سال تاخیر به بازار نشر راه یافت . وی در تیر ماه 84 به دلیل انتشار  كتاب بعدی خود كه علیه وزارت اطلاعات در دوران خاتمی تهیه شده بود، چندین  ماه بازداشت شد و سرانجام به یك میلیون و پانصد هزار تومان جزای نقدی  محكوم شد

   .  گلپور در كتاب «شنود اشباح»، عمدتا علیه اصلاح‌طلبان متمركز شده بود و  اتهامات سنگینی از جمله جاسوسی را متوجه روحانی برجسته اصلاحات (موسوی  خوئینی ها) كرده بود، در جلد دوم این كتاب كه دربردارنده مصاحبه‌هایی  اختصاصی با علی فلاحیان، وزیر اسبق اطلاعات و متهمان قتل‌های زنجیره‌ای  بود، ادعاهای گسترده‌ای را علیه وزارت اطلاعات مطرح كرد و پیش از انتشار  كتاب، توسط مأموران امنیتی دستگیر شد. از همان دوران وی رسانه ای شد.

    در دورانی که جریانی امنیتی قصد فشل نمودن اصلاحات را داشت، گلپور با  پشتیبانی برخی محفل های اطلاعاتی با انتشار این کتاب و طرح اتهاماتی در  خصوص اصلاح طلبان که بعدها همان اتهامات از زبان مشفق نیز مطرح گردید  قسمتی از پروژه خود را پیش برد.در واقع در همان دوران با جنجال و  پشتیبانی رسانه ای کتاب دوم وی را که حاوی اتهامات بی اساس که غالبا نیز  محصول جمع آوری آشکار از منابع داخلی و خارجی و بدون استناد به مدارک  قانع کننده بود در صدر اخبار خود قرار دادند تا حساسیت ها را نسبت به  کتاب مذکور که حاوی اتهامات به سران اصلاحات بود، بر انگیزند. لذا در  همین راستا می بینیم رسانه هایی همچون خبرگزاری فارس به پشتیبانی خبری  گلپور روی آورده و از تلاش تیم های اطلاعاتی در جهت سوء استفاده از وی  صحبت به میان آوردند.

    بسیاری از اطلاعاتی – امنیتی ها هنوز هم رضا گلپور را عضو رسمی نیروی قدس  سپاه می دانند که مدتی در واحد فرهنگی این نهاد برون مرزی سپاه در لبنان  حضور داشت؛ که البته این سفر به ازدواج وی با زنی لبنانی و اقامت چند ساله  اش در لبنان منجر شد که بعدها پس از بازگشت به عنوان مترجم با صدا و سیما  شروع به همکاری نمود. اما آنچه بیش از سوابق وی قابل اهمیت است چرایی  انتشار نامه صدرالذکر، آنهم از سوی فردی است که بسیاری وی را مرتبط با  محافل امنیتی می دانند.در شرایطی که آقای خامنه ای تقریبا تمام اعتبار خود  را بر سر احمدی نژاد قمار کرد و با حمایت های فراقانونی و غیرقابل تصور  از وی پشتیبانی نمود، به صورتی که در تاریخ رهبری خود از هیچ یک از  دولتهای قبلی به اندازه این دولت حمایت نکرده بود و بنا به موضع گیریها و  عملکرد احمدی نژاد و اطرافیانش از جمله مشایی که بسیاری احمدی نژاد را  تابع تصمیمات وی می دانند، با دلخوری ها و واکنش های تندی از سوی مراجع و  حوزویان حتی مراجع نزدیک به خود مواجه شده است و علیرغم تمام فشارهایی که  بر احمدی نژاد مبنی بر برکناری مشایی وارد کرد، اما با بی محلی مواجه  گردید تا جائیکه خودتصور نمی کرد دولتی که با دخالت و نظر مستقیم او با آن افتضاح  آشکار(تقلب در انتخابات ) بر سر کار آورده بود، در مقابل خواسته هایش  ایستادگی نماید؛ به صورتی که بسیاری از علما، روحانیون و مراجع بزرگ نسبت  به کفایتش در رهبری دچار تردید شوند و با ریزش گسترده حامیان خود حتی در  حوزه ها روبرو گردد و مجبور به سفرهای متوالی جهت بازگرداندن اعتبار از  دست رفته گردد.

    البته ریزش حامیان رهبری و صف کشی یاران و هواداران دیروز در قالب منتقد  در برابرش عوامل متعددی داشت اما آنچه که بیش از هر چیز باعث از دست دادن  حامیانش شد مسئله حمایت وی از دولت پر حرف و حدیث احمدی نژاد بود. در  حالی که بسیاری از علما و روحانیون از سوی دولتی که حامیش رهبری بوده است  مورد بی احترامی و اهانت قرار گرفتند و یا اینکه بسیاری به نتایج  انتخابات اعتراض داشتند، ماحصل تمام حمایت های رهبری از احمدی نژاد و  بسیج کردن تمام حیثیت و آبروی نظام برای روی کار آمدن وی را دولت فعلی می  بینند که باعث شده اعتبار و جایگاه رهبری در میان حامیانش بیش از  گذشته متزلزل گردد. حال اینکه پیش بینی بسیاری از صاحب نظران مبنی بر  اینکه این عده (احمدی نژاد و اطرافیانش) پس از استفاده از پل رهبری ریشه  خود آقای خامنه ای را هم خواهند زد، در حال احقاق است. علیرغم اینکه بسیاری  درگیری های فی مابین را زرگری می خوانند، اما پرواضح است که بسیاری از علما  و روحانیت منتقد رهبری با مشایی مشکل جدی و اساسی دارند و معتقدند که  رهبری با ساده لوحی از احمدی نژاد حمایت نمود و حال قدرت کنار گذاشتن یک  فرد را که موجب اعتراض بسیاری شده است را هم ندارد و حتی به توصیه هایش مبنی  بر برکناری و عدم استفاده از وی عمل نمی گردد. نشانه های این اعتراض را به  خوبی دراولین سفر اخیر رهبری به قم مشاهده کردیم، به شکلی که  در حاشیه دیداری که با مسئولان بخشهای مختلف استان قم داشت و در آن دیدار  رحیمی، اعضای هیأت دولت و برخی نمایندگان نیز حضور داشتند، عده ای از  طلاب و مردم به اعتراض علیه برخی عملکردها و سخنان مشایی در حضور رهبری  پرداختند.با این شرایط که رهبری با اعتراض های بسیاری روبرو شده است و پس  مانده آبرو و اعتبارش نیز در میان اندک حامیانش رو به افول است و احمدی  نژاد نیز به هیچ قیمتی حاضر به برکناری دست راست و نورچشمیش نیست، لذا  چاره ای جز بستر سازی برای حذف سیاسیش باقی نمانده است.

    البته در اینکه اطرافیان احمدی نژاد چون مشایی و رحیمی دارای سوابق  درخشان و مثبتی نیستند شکی نیست و قطعا انسانی سالم و متعهد در دولتی که  بر خون صدها معترض و ظلم به هزاران زندانی سیاسی منتقد برپا شده باشد  لحظه ای حضور نخواهد یافت و در این نوشته اکیدا قصد تبرئه و رد اتهامات  مطروحه را ندارم؛ اساسا هدف از این متن بررسی چرایی انتشار این نامه می  باشد نه محتویات آن،که البته با نگاهی به نامه منتشره با حجم گسترده ای  از اطلاعات بدون قید سند، با منابع سیاه روبرو می شویم که تلفیق آنان با  برخی از واضحات موجب نوعی سردرگمی و ابهام بیشتر شده است. در واقع نویسنده  نامه سعی کرده است با بکارگیری نشر اطلاعات منتهی به منابع سیاه،  عملا  امکان تائید و تکذیب آن را غیر ممکن نماید که در صورت نیاز در نوشته ای  جدا به مصادیق آن خواهیم پرداخت. با نگاهی به اتفاقات اخیر به خوبی  می توان دریافت که با فرض درست بودن اتهامات اعم از آمریت در قتل و فساد های  گسترده دو تن از نزدیکان احمدی نژاد، چه هدفی جز بسترسازی برای حذف سیاسی  نامبردگان متصور است؟ و چه افرادی و مجموعه ای از این حذف خرسند خواهند  شد؟ منتقدان ابتدایی ایشان به واسطه اظهارات و مواضع اتخاذ شده ،  رهبری(آنهم به دلیل تزلزل جایگاهش) و حامیان وی بوده اند و تصور می کنند  با حذف آنها با توجه به حرف شنوی و تابعیت احمدی نژاد هم از مشایی و هم  از رحیمی ، مجددا خواهند توانست بر اوضاع مسلط شده و کمی از فشار ها را  کاهش دهند.لذا متصور است که انتشار نامۀ مذکور با توجه به سوابق نگارنده  آن و ارتباطش با برخی محافل امنیتی، یک بازی اطلاعاتی و تنفس مصنوعی به  حاکمیت رو به موت باشد.